- ناحیه کاربریثبت نامورود کاربرانرمز عبور را فراموش کرده ام!
- دسترسی آسانایجادجستجو
- دسته بندی ها
@( )
امتیاز داوران (0/10)
خرید اطلاعات تماس
- دنبــال کــردن
- 0دنبال کننده
- 0دنبال شده
- 0دیدگاه خریداران
- ثبت گزارش
پروفایل
/آثار 8 0
جا نفدا
شجاعت از تومعنا گشته این بار
شهامت را نباشد جز تو هم یار
میان معرکه یک لشگری مرد
غمت دنیای ما را کرده بس سرد
تو هستی مردِ میدان رشادت
لیاقت داشتی تو بر شهادت
سراسر عشقی ومستی تو آری!
به پای عشق بشکستی تو آری!
تو عماری و مالک یا که میثم
رُحَما بَیْنَهُمْ در شادی و غم
وجودت را فدا کردی تو سردار
تو هستی جان فدا در راه ایثار
سر و جان را فدای دین نمودی
سرود عشق را با جان سرودی
دسته بندی: شعرنو
0تومان
3.5/5
مشاهده اثر 7 0
خنده روی لبات
خنده روی لبات چقدر قشنگه
خنده میاد با سختی ها بجنگه
دنیا پر از امید میشه با لبخند
نم نم بارون دلی که یه رنگه
برق نگاهت شده برق شادی
خنده نوید یک صدا ، یه زنگه
هر کی گرفته ابروهاش غمینه
اگه نخندید مرحمش یه سنگه
بمب انرژی داره هر کی شاده
سرعت خنده ، سرعت پلنگه
بخند تا غصه ها ازت دور بشه
با خنده لحظه ها چه رنگارنگه
قندتودِلِت آب میشه و میخندی
پس نمی خنده دل هر کی تنگه
خنده و گریه دو سر یه بنده
چرخش زندگی الا کلنگه
3.5/5
مشاهده اثر 35 1
من و تو
منم باران تو دریایی،منم خاک و تو صحرایی
منم ذره تو دنیایی، تویی پایان تنهایی ؟
تویی عاشق منم رسوا، بیا عشقت نما معنا
نظر کن حال زارم را ، تو با احوال شیدایی؟
ببار ای دیدۀ بی آب ،کویر عشق کن سیراب
بیا جانان من درخواب،که خوابم را تو معنایی
بیا ای عشق دیرینه ،بیا ای زخم در سینه
بیا ای خالی از کینه ،تو حال خوب فردایی؟
نسیم بادها در مو ، بیا عطر گل شب بو
کمانی می کنی ابرو ،تو با چشمان شهلایی؟
ترنم های پاییزی ، به زیبایی چو شبدیزی
غروب شهر تبریزی ، برای جان مسیحایی
شهاب کهکشانی تو ، قمر در آسمانی تو
فروغ دیدگانی تو ،بگو آیا تو می آیی؟
بیا یک شب کنار من ،بیا صبح بهار من
بیا در شوره زار دل که خود،امواج دریایی
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
دسته بندی: شعر کهن
0تومان
5/5
مشاهده اثر 32 2
اصفهان
جهانی غرق در نصف جهان است
بله نصف جهان در اصفهان است
برای دیدن زیباییِ شب
پل خواجو قرار عاشقان است
گلیم و فرش آن سرشار از ذوق
هنر در تار و پود آن نهان است
از آن زاینده رود تشنه ی آب
مناره با غم آن در تکان است
سی و سه پل مقاوم، پر صلابت
نشان از شوکت ایرانیان است
زن و مردش هنرمند وهنردوست
هنر در اصفهان دائم جوان است
شده صنعت عجین با علم مردم
هنر در بستر صنعت روان است
زبان و لهجه اش شیرین تر از گَز
زِ بریانی نگو ورد زبان است
به فرهنگ و ادب آیینه دار است
قلم کاری و معماری در آن است
که خاک دشت هایش لاله گون است
حیات وحش اینجا جاودان است
به عالی قاپویش بنگر،چه زیبا
تمدن در نمای آن عیان است
اگر ایرانِ جان در اصفهان است
جهان مبهوت درنقش جهان است
رسول چهارمحالی ( ساقی عطشان)
دسته بندی: شعرنو
0تومان
4.5/5
مشاهده اثر 31 1
سوگنامه
نمی دانم!
نمی دانم!
چگونه وصف باید کرد این غم را
تمام واژه ها عاجز
تمام حرف ها الکن
تمام اشک ها نا چیز
برای تو که ،خود روح دعا بودی !
برای تو که، خود از ما جدا بودی!
برای تو که ،خود در ماسوا بودی!
چگونه مدح تو گویم ؟
رُخ ام با اشک می شویم!
ولی درد فراق و دوریت سخت است.
خدا حافظ
خدا حافظ
در آ غوش عنایات خدا ایام برکامت.
دسته بندی: شعرنو
0تومان
4/5
مشاهده اثر 31 1
مادر
نوشتم شاپرک، مادر
فرشته یا ملک ، مادر
نوشتم روی قلب خود
رفیق بی کلک ، مادر
عیار عاشقی هستی
تویی سنگ محک مادر
شبیه شمع می سوزی
ندارم هیچ شک مادر!
پدر نان ست در سفره
تو هم هستی نمک مادر!
فدای گرمی عشقش
خدایی هست تک مادر!
دسته بندی: شعرنو
0تومان
4/5
مشاهده اثر 33 2
حدیث ایثار و عشق
ترنم های چشمانت حدیث بارش باران
تمام گرمی جانت نموده دیده را گریان
نمی دانم نمی دانم چه گویم نام زیبایت
چگونه شرح دل باید نماید باز معنایت
بدون منت ای مادر مثال شمع می سوزی
تو آن خورشید گرم وتابناک هر شب وروزی
محبت ،صبر،ایثارو سپیدی دروجود توست
ملائک محوعشق وقبله گاه پُرسجودتوست
تو با سجاده ی راز و نیازت ، دلبری مادر
و با گرمی چشمانت به من بال و پری مادر
دسته بندی: شعرنو
0تومان
5/5
مشاهده اثر 30 2
ایران جان
من شاعرم و حال دلم بارانی ست
با شعر و غزل قافیه ها طوفانی ست
با مثنوی و قصیده ام پیر شدم
وقتی غزلم هدیه به هر ایرانی ست
دسته بندی: شعرنو
0تومان
5/5
مشاهده اثر بازگشت به بالا
مجوزها
تمامی حقوق معنوی و مادی برای ادیبجو محفوظ است | © 2021
هر گونه کپی برداری از مطالب این وبسایت، بدون ذکر منبع مجاز نیست.

